اطلاعیه سایت
در خدمت همه کاربران عزیز هستیم با رمان زیبای از سایت رمان پلاس با نام ” رمان قصاص ” امیدواریم مورد پسند باشه همراه ما باشید/
رمان قصاص
خلاصه رمان »
با ضربه ی محکمی که به کتفم میخوره از خواب سبکم میپرم .
با دیدن چهره ی بشاش و خنده ی دندون نمای هاله که گویا تازه از راه رسیده می فهمم مثل
همیشه جفت پا وسط آرامشم اومده .با حرص و عصبانیت روی زمین چمن کاری که طراوتش روحم رو تازه می کرد می شینم و مثل هر زمانی که خوابم رو از دست دادم با اوقات تلخ به هاله تشر میزنم:
_مریضی تو ؟ برای چی میای وسط خوابم؟
مانتوی زرشکی رنگش رو صاف می کنه و درست کنارم می شینه :
_ترش نکن موقعیت خوبی برای خوابیدن پیدا نکردی ، منم زحمت کشیدم به دنیای واقعی برت گردوندم .
نفسم رو کلافه بیرون میفرستم و دوباره روی چمن ها دراز میکشم و به چشمهای رنگی هاله که توی قاب صورت سفیدش حسابی خودنمایی میکرد نگاه میکنم و میگم :
_داشتم ستاره ها رو می شمُردم که خوابم برد .
با خنده ای که میکنه دوباره دندون های ردیفش رو به رُخم میکشه و در نهایت اون هم خودش رو روی سبزه های سرد رها میکنه و به آسمون چشم می دوزه.
سکوت چند ثانیه ای بینمون با صدای هاله شکسته میشه :
_آرامش به نظرت کدوم ستاره ی توعه؟
این رمـان بصورت آنلاین میباشـد
لطفا جهت حمـایت از نویسـنده و خوانـدن آنلاین این رمان از کـانال او استـفاده کنـید
رمان های که دیگر کاربران خوانده اند:
عشق یا لذت
صیغه برادرانه
صیغه خان
زندگی غیرمشترک
من یک بازنده نیستم
استاد خاص من
درخواست رمان
رابطه اجباری
استاد مغرور من نسخه کامل
همسر اجباری